فعالیت های جهادی امام باقر علیه السلام

جهاد فرهنگی

 

زندگی امام باقر علیه السلام با وجود فشارهای دشمنان و خلفاء سرشار از مبارزه فرهنگی بود و پیوسته فعالیت های جهادی امام باقر علیه السلام فرهنگ غنی اسلام را ترویج و انحرافات دشمنان را سرکوب می نمود.

امام باقرعلیه السلام در طول زندگانی و امامت خود به طور کلی دو کار عمده انجام دادند که به طور خلاصه عبارت است از:

  1. مبارزه آن حضرت با تحریف در معارف اسلامی و احکام اسلامی؛ این چیزی بود که در دوران امام باقر علیه السلام از همیشه ی پیش از زمان آن حضرت، مشروح تر و مبسوط تر و گسترده تر انجام شد. یک راه تحریف این بود که خود خلفا و سلاطین وقتی بر اریکه قدرت تکیه می زدند و احساس می کردند که هرچه بگویند مردم مجبورند از آنها قبول کنند؛ یک حرفی را، یک فکری را، یک مبنایی را، همین طوری مطرح می کردند به نام اسلام و به صورت فرهنگ رایج در می آوردند و این همه جای دنیای اسلام هی گفته می شد و هی تکرار می شد، هی دهان به دهان می گشت تا می شد ذهنیت مردم. مثلا این جور اظهار می کردند که خلافت از نبوت بالاتر است…

یک چنین تحریف هایی در دین واقع شده بود و عامل اصلی ادامه سلطه بنی امیه و بنی عباس و مانع اصلی حکومت حق اسلامی، همین فرهنگ غلطی بود که بر ذهن مردم حاکم بود.

اولین کاری که امام باید انجام می داد این بود که ذهنیت مردم را عوض کنند؛ فرهنگ به اصطلاح اسلامیِ ضد اسلامی را که در ذهن مردم رسوخ کرده از آنها بگیرند و جای آن را با فرهنگ خوبی و صحیحی و قرآن حقیقی و توحید واقعی جایگزین کنند؛ این همان مبارزه فرهنگی است. پس مبارزه فرهنگی فقط نشستن و از احکام اسلام چیزهایی را بیان کردن بدون یک جهت گیری، بدون یک سمت گیری انقلابی و مبارزی نیست، این مبارزه نیست. بلکه مبارزه فرهنگی این است که سعی کنند ذهنیت مردم را و فرهنگ حاکم بر ذهن های مردم را عوض کنند، تا راه را برای حکومت الهی هموار کنند و راه را بر حکومت طاغوتی و شیطانی ببندند و امام باقر علیه السلام این کار را شروع کرد. باقرالاولین یعنی این؛ حضرت شکافنده حقایق قرآنی و دانش های اسلامی بود. واقعا قرآن را برای مردم تبیین می کرد. لذا بود که هر کسی که نفَس امام باقر علیه السلام به او می خورد و او وابسته نبود، سر سپرده نبود، سر در آخور جایی بند نبود، این یقیناً نسبت به وضع حاکمیت زمان نظرش برمی گشت…

  1. کار دیگری که در زندگی حضرت هست عبارت است از تشکل. تشکل یعنی این معارف را، همین تغییر فرهنگی را یک وقت انسان همین جور پرتاب می کند در میان جامعه، خب مثل بذری است که انسان بی حساب آن بذر را بریزد توی یک سرزمینی. خب یک بذر سبز خواهد شد، یکی از بین خواهد رفت، یکی بعد از سبز شدن خشک خواهد شد، یکی بعد از سبز شدن لگدمال خواهد شد، خیلی مثمر ثمر نیست این جور بذر پاشیدن. یک وقت نه، آن باغبان ماهر آن زراعت گر چیره دست و عاقل علاوه بر اینکه بذر می پاشد آن را حفظ هم می کند؛…

یکی از کارهای امام باقر علیه السلام همین بود که کسانی را از شاگردان خود و دوستان خود تربیت کند، بالا بیاورد، به صورت اختصاصی آنها را مورد توجه قرار بدهد، بعد آنها را به همدیگر وصل کند و در سرتاسر دنیای اسلام آنها را به عنوان یک قطبی، یک رکنی، به عنوان وکیل خود، نائب خود، بگذارد که آنها کار آن حضرت را دنبال کنند و ادامه تبلیغات و تعلیمات آن حضرت را به گردن بگیرند و به عهده بگیرند. این سازماندهی پنهانی امام باقر علیه السلام بود که از زمان قبل از ایشان شروع شده بود اما در زمان آن حضرت یک هیجان بیشتری پیدا کرد و البته در زمان امام صادق و امام موسی بن جعفر به اوج خودش رسید، این هم کار دیگر بود که کاری بود بسیار خطرناک.

در حقیقت با وجود اینکه حضرت دست به شمشیر نبردند و شرایط مبارزه نظامی وجود نداشت ولی فعالیت های جهادی امام باقر علیه السلام به گونه ای حساب شده و قدرتمند بود که ایشان انحرافاتی که دشمن تا سالها بعد ایجاد می کرد را خنثی می نمود.

منبع: برگرفته از کتاب انسان ۲۵۰ ساله

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.